- شما اینجا هستید:
-
صفحه نخست
-
آموزش و پژوهش
-
دوره های آموزشی
- گزارش دومین نشست کتابخوانی اتاق بازرگانی کاشان با محوریت کتاب «قوی سیاه»
گزارش دومین نشست کتابخوانی اتاق بازرگانی کاشان با محوریت کتاب «قوی سیاه» مطلب ویژه
دومین نشست کتابخوانی اتاق بازرگانی کاشان در سال ۱۴۰۴ با محوریت بررسی مفاهیم کلیدی کتاب قوی سیاه اثر نسیم‌نیکلاس‌طالب، به میزبانی محمدحسین فروغیان برگزار شد. این جلسه با تمرکز بر تبیین نقش رخدادهای نادر و پیش‌بینی‌ناپذیر در زندگی فردی، تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و ساختارهای سازمانی، با استقبال اعضای اتاق و فعالان اقتصادی منطقه همراه بود.فروغیان در این نشست با بهره‌گیری از مدل «کوه یخ» در تفکر سیستمی، بر ضرورت عبور از نگاه صرفاً رویدادمحور و رسیدن به درک روندها و ساختارهای زیرین تأکید کرد. وی بیان داشت: «بسیاری از تصمیم‌گیری‌های ما تنها واکنش به علائم ظاهری‌اند، در حالی که ریشه‌ی واقعی بحران‌ها در الگوهای رفتاری و ساختارهای ذهنی پنهان است.»وی با اشاره به «مثلث تیرگی» نسیم‌طالب که شامل توهم درک، تحریف پس‌نگرانه و اتکای بیش از حد به اطلاعات ناقص است، این موارد را از عوامل اصلی ناتوانی در تحلیل صحیح بحران‌ها دانست. فروغیان افزود: «از مصادیق قوی سیاه، اتفاقاتی هستند که به صورت ناگهانی و بدون سابقه‌ی قبلی، پیامدهای سنگین می‌کنند؛ مانند بحران‌های اقتصادی، جنگ یا حتی فروپاشی روابط فردی و سازمانی.»در بخش دیگری از نشست، مفهوم مشاغل مقیاس‌پذیر و مقیاس‌ناپذیر مورد بررسی قرار گرفت. او مشاغل مقیاس‌پذیر را بستر بروز اتفاقات قوی سیاه دانست که می‌توانند رشدهای نمایی یا سقوط‌های ناگهانی را تجربه کنند. این تحلیل‌ها با مثال‌هایی از استارت‌آپ‌ها، مشاغل زمان‌محور و تولیدکنندگان محتوا همراه بود.همچنین با معرفی خطاهای شناختی مانند «خطای تأیید خود»، «تفکر قالبی یا استریوتایپ»، «خطای هاله‌ای» و «وزن‌دهی بیش از حد به اطلاعات اخیر»، فروغیان بر این نکته تأکید کرد که ذهن انسان بیش از آنکه به واقعیت علاقه‌مند باشد، به امنیت روانی گرایش دارد. این خطاها باعث می‌شود تا حتی در مواجهه با شواهد جدید، ترجیح بدهیم در منطقه‌ی امن ذهنی خود باقی بمانیم و آمادگی لازم برای مواجهه با اتفاقات غیرمنتظره و مصادیق قوی‌سیاه را نداشته باشیم.در پایان، وی توصیه کرد که افراد و سازمان‌ها برای مواجهه مؤثر با قوی‌های سیاه، لازم است به جای تکیه صرف بر حافظه، احساس و تجربه‌های محدود، به تحلیل ساختاری، تقویت تفکر انتقادی و بهره‌گیری از مشاوره معکوس (وکیل‌مدافع شیطان) در تصمیم‌گیری‌ها روی آورند.
